وقتی صدام برای اولینبار در اجرای حکم اعدام در جنگ تردید کرد/چگونه بعد از فتحالمبین نیروهای ایرانی ارتش عراق را غافلگیر کردند/وقتی که یک سرباز جلوی خرازی را گرفت و او را به منطقه راه نداد/متوسلیان شاسی بیسیم را رو به آسمان گرفت و گفت: بشنوید!
تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۸۷۴۲۸۴۶
اگر بخواهیم در تاریخ انقلاب اسلامی یک روز و فقط یک روز را معرفی کنیم که در آن همه ایرانیها طعم خوشحالی واقعی را چشیده اند و در آن روز همه شادان بودند بیشک آن روز ۳ خرداد ۱۳۶۱ است. روزی که گوینده رادیو آد پیام مهم را اعلام کرد: «خرمشهر، شهر خون و قیام، آزاد شد!»
به گزارش تابناک، تا کنون بارها و بارها درباره اهمیت فتح خرمشهر و تاثیر بزرگ آن بر آینده جنگ سخن گفته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عملیات فتح خرمشهر برای آزادسازی بخش بزرگی از مساحت خاک ایران تدارک دیده شده بود. وسعت این منطقه حدود ۳۰ برابر مساحت منطقه عملیاتی ثامنالائمه و حدود ۱۰ برابر وسعت منطقه عملیاتی طریقالقدس و حدود دو برابر منطقه عملیاتی فتحالمبین بود.
این عملیات بر یک ایده درخشان استوار بود. فتح زمینی در گام نخست که توازن نیروهای عراقی را در منطقع بههم بزند و تا ایران بتواند با تکیه بر این عدم توازن بخشهای از خاک خود را که به تصرف عراق درآمده بود آزاد سازد. این ایده شامل تصرف بخش مهمی از جاده اهواز-خرمشهر می شد. تصرف بخشی از جادهٔ اهواز-خرمشهر در قلب مواضع نیروهای ارتش عراق که بین جنوب اهواز تا خرمشهر استقرار یافته بودند، موجب شد این سوال در ذهن فرماندهان دشمن شکل بگیرد که مسیر پیشروی بعدی نیروهای ایرانی به کدام سمت است؟آنچه در ادامه میخوانید روایت سردار حسین علایی از عملیات بیتالمقدس و فتح خرمشهر است.
سردار علایی در کتابی دوجلدی با عنوان «تاریخ تحلیلی جنگ ایران عراق» به تشریح عملیاتهای دوران هشت ساله دفاع مقدس پرداخته و بخش مهمی از جلد نخست این کتاب هم در بخش پیروزی های ایران در جنگ به عملیات بیتالمقدس و فتح خرمشهر اختصاص دارد. در ادامه روایت سردار علایی از جریان فتح خرمشهر را میخوانیم:
عوامل غافلگیری ارتش عراق
با پایان یافتن عملیات فتحالمبین، تنها منطقهٔ مهم اشغالی باقیماندهٔ استان خوزستان، زمینهای جنوب اهواز تا خرمشهر بود که باید آزاد میشد. بنابراین برای ارتش عراق مشخص بود که منطقهٔ بعدی عملیات رزمندگان اسلام، آزادسازی سرزمینهای خوزستان است. علیرغم اینکه ارتش عراق نسبت به این ایده اگاه بود اما نسبت به همهٔ محورهای عملیاتی آن توجیه نبود و همین موجب غافلگیری عراقیها شد. در مجموع میتوان پنج عامل را در غافلگیری ارتش عراق در جریان فتح خرمشهر موثر دانست:
الف. تاکتیک عملیات: همزمان با عملیات فتحالمبین، شناساییهای لازم از منطقهٔ عملیات بهویژه فضای بین رودخانهٔ کارون و جادهٔ اهواز -خرمشهر صورت گرفته و این منطقه بهعنوان ضعیفترین موضع ارتش عراق ارزیابی گردید. در واقع تهاجم به این نقطه ضعف دشمن و حمله به جناح قوای بعثی مستقر در منطقه عملیاتی، از طریق عبور از رودخانه کارون، بر خلاف تصور دشمن بود.
ب. وسعت عملیات: اگرچه دشمن اطلاعات کلی منطقه عملیاتی را داشت، شاید تصور نمیکرد ایران در طرح عملیاتی خود بخواهد یکباره همهٔ سرزمینهای اشغالی باقیمانده بین شهرهای اهواز و خرمشهر را باز پس بگیرد. احتمالا دشمن فکر میکرد ایران برای بازپسگیری این مناطق احتیاج به دو عملیات دارد. یکی آزاد سازی خرمشهر و دیگری عملیاتی در دشتهای جنوب شهرهی اهواز و هویزه.
ج. زمان و سرعت عملیات: گرچه ارتش عراق از محل عملیات آگاه بود، اما احساس میکرد باید فاصلهٔ زمانی بیشتری بین آخرین عملیات ایران تا حمله به این منطقه وجود داشته باشد، زیرا یگانهای شرکت کننده در عملیات فتحالمبین هم نیاز به بازسازی و هم نیاز به استراحت و تجدید قوا داشتند. از سوی دیگر باید استعداد بیشتری برای این عملیات فراهم میشد و یگانهای بیشتری برای عملیات پای کار میآمدند.
د. رعایت اصول حفاظتی: رزمندگان اسلام هرگونه تحرک و جابهجایی و نقل و انتقال تجهیزات و امکانات خود در حاشیه کارون را با محاسبهٔ دقیق و حساسیتی ویژه دنبال می کردند تا میزان فعالیتها موجب هشیاری نشود و برای دشمن حساسیت ایجاد نکند. در این زمان شناساییها در ردههای فرماندهی کنترل میگردید. رعایت نکات حفاظتی در منطقهٔ عملیاتی به گونهای بود که وقتی حسین خرازی و سرهنگ موسوی قویدل بدون هماهنگی قبلی میخواستند ساحل کارون را شناسایی کنند، یک نیروی بسیجی که آن محور را کنترل میکرد، مانع عبور آنها شد.
ه. تهیهٔ طرح فریب: فعال نگه داشتن شناساییها و یگانهای عملیاتی در منطقهٔ چنانه و فکه و طرحریزی عملیات روی ارتفاع ۱۸۲ نیز بهعنوان یکی از طرحهای «پوشش و فریب تاکتیکی » و یکی از اقدامات غافلگیری دشمن در نظر گرفته شده بود. به موازات طرحریزی برای عملیات بیتالمقدس، به قرارگاه فجر که ماموریت پدافند از منطقهٔ عملیاتی فتحالمبین در چنانه و فکه را بر عهده داشت.
آغاز عملیات بیتالمقدس
از اوایل تاریکی هوا در غروب روز پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱، رزمندگان یگانهای تحت امر قرارگاههای فتح و نصر، آرام آرام در نقاطی که واحدهای دشمن در آن حضور نداشتند، از کارون عبور کردند و منتظر دستور آغاز عملیات شدند. عملیات در ساعت ۱۲:۳۰ شب و در اوایل بامداد جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علیبن ابیطالب(ع)» آغاز شد. در لحظه آغاز عملیات آیتالله صدوقی، امام جمعه یزد، علی مشکینی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و فخرالدین حجازی نمیانده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هم به منظور تقویت روحیهٔ رزمندگان اسلام در قرارگاه مرکزی کربلا حضور یافته بودند. در لحظات شروع عملیات، بسیاری از فرماندهان احساس میکردند شرایط دشواری دارند، زیرا دشمن به لحظا تجهیزات و نفرات هیچ کمبودی نداشت. افکار برخی فرماندهان در ساعات آغازین عملیات، چنان غرق در وضعیت و پیشامدهای روند عملیات و چگونگی ارتباط و کنترل نیروها بود که به چیز دیگری توجه نداشتند. بعضا حتی به آنها سلام میکردید و متوجه نمیشدند.
نصب پلهای تاکتیکی روی رودخانه کارون
بر اساس طرح مانور پیشبینی شده، باید دو سوم کل نیروها از رودخانهٔ آرام و عریض کارون عبور میکردند. این یک خطرپذیری بزرگ برای تصمیمگیرندگان بود، ولی در عین حال یک نوآوری و یک ابتکار عمل مهم و تعیین کننده هم بود. در همان شب اول عملیات باید استعدادی حدود ۵ لشگر از این روزدخانه عبور میکردند که نیاز به حداقل ۵ پل داشت. در آن زمان نیروی زمینی ارتش تنها ۱۲۶۲ متر سطحه پل تاکتیکی P M P داشت. سرهنگ جلال رجبیراد که در آن زمان افسر مهندسی قرارگاه مشترک کربلا بود و معاونش غلامعلی جانگداز برای انتقال این پلها از دزفول به روستای دارخوین در کنار کارون تلاش فراوانی کردند. این پلها سخت کشور شوروی (سابق) بود و تجانسی با شرایط کارون نداشت. با این حال محدودیت امکانات مهندسی و کمبود پلهای آماده به کار موجب شد در شب اول ۳۰۰ قایق جیمینی نیروی دریای ارتش هم برای حمل نیروهای پیاده استفاده شود. گفتنی است این پلها در طول حدود ۲۰ روز که روی کارون نصب بودند ۱۰ بار هدف حمله هوایی ارتش عراق قرار گرفتند. به همین منظور و برای در امان ماندن پلها از حملهٔ نیروهایی هوایی دشمن، همهٔ آنها را در روز باز میکردندو در کنار ساحل دور نزدیک روزخانه کارون نگهداری میکردند و سپس به محض تاریکی هوا و ناتوانی پرواز هواپیماهای دشمن در شب، مجددا این پلها را روانه و نصب میکردند.
تصرف جاده اهواز-خرمشهر
دو قرارگاه فتح و نصر برای تامین اهداف خود و گرفتن سرپل، ضرپرتا باید از کارون عبور میکردند. سپس در همان خیز اول با پیمودن مسافتی حدود ۱۷ تا ۲۰ کیلومتر به صورت پیاده، خود را به جادهٔ اهواز-خرمشهر میرساندند، زیرا حدفاصل حاشیه کارون تا جادهٔ آسفالته هیچ گپنه عارضه طبیعی برجستهای وجود نداشت. دشمن در غرب کارون مواضع و خط دفاعی نداشت، بلکه به صورت «پردهٔ پوشش» از ان منطقه دفاع میکرد. سرعت عملیات رزمندگان اسلام در مرحلهٔ نخست عملیات و ادامهٔ حملات از شب دوم به بعد موجب شد اهداف باقیماندهٔ قرارگاههای فتح و نصر نیز ظرف یک هفته تصرف شود و سرانجام جادهٔ اهواز-خرمشهر از کیلومتر ۶۸ تا ۱۰۳ به طول ۳۵ کیلومتر کاملا به تصرف ما درآید و سرپلی حدود ۷۰۰ کیلومتر مربع در اختیار نیروهای ایرانی قرار گیرد. در این مرحله از عملیات که یک هفته به طول انجامید، حدود ۳ هزار نفر از نظامیان بعثی به اسارت درآمدند.تصرف بخشی از جادهٔ اهواز-خرمشهر در قلب مواضع نیروهای ارتش عراق که بین جنوب اهواز تا خرمشهر استقرار یافته بودند، موجب شد این سوال در ذهن فرماندهان دشمن شکل بگیرد که مسیر پیشروی بعدی نیروهای ایرانی به کدام سمت است؟
حرکت به سمت مرز
مرحلهٔ دوم عملیات بیة المقدس یک هفته بعد آغاز شدو در این مرحله قرار بود یگانهای قرارگاه نصر از مسیر جادهٔ اهواز-خرمشهر به سمت جنوب تک کنند و خرمشهر را آزاد سازند، ولی بررسیها و شناساییها و نیز عکسهای هوایی نشان میداد ارتش عراق ردههای پدافندی هفتگانهای را در شمال خرمشهر ایجاد کرده است. همچنین روشن شد عراق در مدخل شهر با انداختن آب، یک فضای آبگرفتگی ایجاد کرده است که مانع پیشروی به سمت شهر است. همین مسئله موجب شد تا نیروزهای ایرانی با عدم اجرای طرح پیشبینی شده برای مرحلهٔ دوم عملیات دشمن را فریب دهند. با تغییر طرح عملیاتی، ماموریت قرارگاه نصر نیز پیشروی از سمت غرب به سوی منطقهٔ مرزی، همراه با قرارگاه فتح تعیین شد. این منطقهمرزی حدود ۲ تا ۳ کیلومتر با دژ عراق فاصله داشت. نیروهای قرارگاه فتح با انهدام وسیع قوای دشمن در همان ساعات اولیه، خود را به دژ دشمن رساندند، ولی یگانهای قرارگاه نصر دچار دچار تاخیر شدند و نتوانستند به یگانهای قرارگاه فتح ملحق شوند. در واقع آنها جادهٔ دژها را با خاکریز مرزی اشتباه گرفتند. در این زمان قرارگاه نصر گرفتار بجران عجیبی شد. دشمن از منطقهٔ شلمچه به مواضع یگانهای قرارگاه نصر پاتک کرد و بخش زیادی از مواضع تصرف شده را قرارگاه نصر را بازپس گرفت. در این شرایط همه فرماندهان قرارگاه کربلا و فتح در سنگر فرماندهی قرارگاه نصر جمع شدند تا چارهای بیندیشند. صدای رگبار گلوله، انفجار۷ توپها و شلیک آر.پی.جی در همهجا شنیده میشد. حاج احمد متوسلیان، فرمانده تیپ محمدرسولالله (ص) برای نشان دادن وضعیت دشوار و بحرانی، شاسی بیسیم خود را فشار داده بود و به فرمانده سپاه میگفت: «گوش کن ببین چه خبر است. همهٔ فرماندهان و مسئولان تیپ، حتی حاج همت و محمود شهبازی دارند با دشمن میجنگند؛ فقط من در کنار بیسیم ماندهام».
وضعیت سختی بود. نحوه و شدت درگیریها و شرایط بحرانی جبههها را تلفنی به حاج احمد آقا، فرزند امام گزارش کردند تا به اطلاع امام خمینی برساند. امام فرموده بودند: «به بچهها بگویید مقاومت کنند». هنوز پنج ساعت از ابلاغ پیام نگذشته بود که گرد و غبار وسیعی منطقه را گرفت و چشم چشم را نمیدید. گرد و غبار باعث شد تهاجم دشمن ناکام بماند. به هر حال در این مرحله از نبرد رزمندگان اسلام موفق شدند پس از ۱۲ کیلومتر پیشروی از جادهٔ اهواز-خرمشهر، نهایتا در منطقهٔ پاسگاه زید خود را به دژ مرزی عراق برسانند.
تلاش برای محاصره خرمشهر و دسترسی به آن
پس از پایان مرحله دوم، نهاجم به مواضع عراق از شرق و غرب متوقف شد و تک از شمال و جنوب ادامه یافت. با این اقدام مرحلهٔ سوم عملیات در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ با عجله آغاز شد تا کار دشمن یکسره شود.تیپهای ۲۵ کربلا و ۵۵ هوابرد و نیز تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و ۸ نجف حملهٔ خود را از مسیر بوبیان و از سمت شمال به جنوب در کنار مرز شلمچه آغاز کردند. این یگانها میخواستند خود را به جزیرهٔ بوبیان برسانند و عقبهٔ دشمن را ببندند و سپس با فتح خرمشهر کار را تمام کنند، ولی قوای دشمن سرسختانه میجنگیدند و مقاومت میکردند. با آنکه برخی از رزمندگان خود را به نزدیکی شلمچه رساندند ولی موفقیتی حاصل نشد. در مجموع و به منظور جلوگیری از تلفات بیشتر، فرماندهان ایرانی از ادامه عملیات در این محور خودداری کردند.در این شرایط فرسودگیو خستگی و حالت روحی عجیبی در بین فرماندهان ایجاد شده بود و به دلیل کمبود نیروی آزاد، عملیات از ۲۰ ازدیبهشت تا ۱ خرداد ۱۳۶۱ متوقف شد.
طرح جدید محاصر و آزادسازی خرمشهر
با تحولاتی که در صحنه عملیات به وجود آمده بود، بازنگری در طرح اولیه آزادسازی خرمشهر ضرورت یافت. طرح جدیدی که قرارگاه مرکزی کربلا در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ به فرماندهان یگان ابلاغ کرد، از این قرار بود که قرارگاه فتح در سمت چپ و قرارگاه فجر در وسط و قرارگاه نصر در سمت راست تک کنند و نیروهای دشمن را منهدم سازند. سپس خرمشهر را محاصره کنند و آن را تامین نمایند. بر این اساس در ساعت۲۳:۳۰ روز اول خرداد ۱۳۶۱ تلاش مجددیبرای محاصره خرمشهر با رمز «بسمالله القاصم الجبارین، یا محمد بن عبدالله» آغاز شد. در این عملیات سه محور عملیاتی برای محاصرهٔ خرمشهر برنامهریزی شد. جمله از محور شرقی در سمت شمالی خرمشهر را قرارگاه فتح با تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و تیپ ۸ نجف آغاز کرد. حمله از محور وسط را قرارگاه فجر با تیپ امام سجاد (ع) و تیپ ۳۳ المهدی (عج) و یک گردان از تیپ سوم لشگر ۷۷ به پیش برد و حمله از محور شلمچه را قرارگاه نصر ۲ با تیپ ۲۷ محمدرسولالله (ص) و تیپ ۲ لشگر ۲۱ حمزه و قرارگاه نصر ۳ با تیپ ۳۱ عاشورا و تیپ ۳ پیاده از لشگر ۲۱ حمزه ارتش بر عهده گرفتند.
بالاخره در روز دوم خرداد و بامداد روز سوم خرداد ۱۳۶۱ با آرایش و سازماندهی مذکور و با حدود ۱۲ گردان رزمی پیاده، عملیات آزادسازی خرمشهر آغاز شد.در ساعت ۳:۴۵ بامداد رزمندگان یگانهای قرارگاه فتح به جاده آسفالته خرمشهر-شلمچه رسیدند و به طرف پلنو بازشدند. در ساعت ۴:۳۰ نیروهای خودی با در هم کوبیدن مقاومتهای دشمن، خود را به حوالی نهر خّین رساندند و ارتباط نیروهای مستقر دشمن در خرمشهر با غرب آن، یعنی محور شلمچه تقریبا قطع شد. هنگامی که خبر محاصر خرمشهر به صدام رسید به لشگر ۷ پیادهاش دستور داد، محاصره شهر را درهم بشکند و نیروهای خود را در شهر مستقر کند وگرنه او و اعضای ستاد لشگر اعدام خواهند شد. مشخص بود با توجه به موازنه قوای موجود و وضعیت روحی نیروها، این خواسته غیرممکن بود. لشگر هفت در دستیابی به هرگونه پیشروی ناکام ماند و صدام برای اولین بار در اجرای حکم اعدام در صحنه جنگ تردید به خود راه داد.
فتح خرمشهر در آستانهٔ روز میلاد با سعادت حضرت امام حسین (ع) و روز پاسدار، شادی و نشاط را برای همهٔ ایران به ارمغان آورد. خبر این پیروزی بزرگ، در بعدازظهر روز ۳ خرداد ۱۳۶۱ از رادیو به اطلاع مردم ایران رسید.
منبع: تابناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۸۷۴۲۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گزارش یک توقف
علی هاشمی فرمانده تیپ ۳۷ نور، بعد از اجرای عملیات شبانگاهی گزارش داد: عراقیها برخلاف روزهای قبل هیچ واکنشی نه با توپخانه، نه با خمپاره و نه تیربار از خود نشان ندادند. دشمن نیروهایش را در خط گمکرده است و رزمندگان بهراحتی میتوانند جلو بروند.
به گزارش ایسنا،در مرحله دوم نبرد بیتالمقدس، قرارگاه کربلا سرپل بهدستآمده در غرب کارون را دستمایه تلاش اصل قرار داد و نبردش را ساعت ۲۲:۱۵ روز ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۱ که مصادف بود با شب میلاد مولای متقیان علی (ع) با رمز «یا علی بن ابیطالب (ع)» آغاز کرد.
رزمندگان دو قرارگاه فتح و نصر بهطرف غرب جاده اهواز-خرمشهر یورش بردند و بهپیش رفتند. قرارگاه فتح تا ساعت ۹ صبح به خط مرزی دستیافت. قرارگاه نصر هم تا قبل از ساعت ۴ به جاده مرزی دستیافت و تا ساعت ۱۰ صبح در حدفاصل بین دژ مرزی تا آنسوی مرز بینالمللی با عراقیها درگیر شد. گاه نیروی خودی و گاه دشمن دست برتر را داشت. در نهایت عراقیها در آنسوی مرز توقف کردند و بهاینترتیب ۱۷ کیلومتر از مرز بینالمللی، در جنوب تقاطع جاده حسینیه با مرز آزاد شد.
به دنبال موفقیت دو قرارگاه فتح و نصر، عقبه لشکرهای عراقی در جنوب کرخه کور ناامن شد، لذا ناچار به عقبنشینی شدند. بدین ترتیب که ارتش عراق از ساعت ۱۷:۳۰ روز ۱۵ اردیبهشت، آتش سنگینی روی تمام محورهای قرارگاه قدس در جبهه کرخه کور به اجرا درآورد.تحلیل احمد غلامپور؛ فرمانده قرارگاه قدس از اقدام دشمن این بود که احتمالاً عراقیها قصد عقبنشینی دارند.
صبح شانزدهم، علی هاشمی فرمانده تیپ ۳۷ نور، بعد از اجرای عملیات شبانگاهی گزارش داد: عراقیها برخلاف روزهای قبل هیچ واکنشی نه با توپخانه، نه با خمپاره و نه تیربار از خود نشان ندادند. دشمن نیروهایش را در خط گمکرده است و رزمندگان بهراحتی میتوانند جلو بروند.
گزارش قاسم سلیمانی فرمانده تیپ ۴۱ ثارالله نیز از عملیات نیروهایش، این موضوع را تائید میکرد. به گزارش واحد شنود، فرماندهان عراقی سربازان خود را دعوت به آرامش میکردند و به آنها روحیه میدادند
۱۷ اردیبهشت احمد غلامپور، روز را به بررسی منطقه، وضعیت خودی و دشمن گذراند و بعدازظهر مجدداً با فرماندهان، آخرین تغییرات و راهکارها را موردبحث و گفتوگو قرار داد.سرهنگ لطفی فرمانده لشکر ۱۶ قزوین و فرمانده ارتشی قرارگاه قدس که به منطقه سرکشی کرده بود، میگفت: امروز بهطرف تیپ بیتالمقدس رفته بودم که مشاهده کردم تانکهای دشمن بهطرف عراق در حرکت هستند.
ساعت ۵:۳۰ روز ۱۸ اردیبهشت خبر آمد که دشمن دست به عقبنشینی زده است. لذا تیپهای ۳۷ نور و ۴۱ ثارالله موظف به تعقیب دشمن شدند و تا ساعاتی بعد بدون درگیری تا خاکریز سوم دشمن پیش رفتند.تیپ ۴۳ بیتالمقدس هم با پیشروی روی جاده اهواز-خرمشهر در ساعت ۱۱ صبح با نیروهای قرارگاه فتح الحاق برقرار کرد. بدین ترتیب، هویزه، پادگان حمید و روستاها و مناطق بسیاری به آغوش میهن اسلامی بازگشت.
منبع:
رشید، محسن، اطلس حماسه خرمشهر، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۷، ص ۱۱۸